محافظت از حمله
بیش از فعل
ذخیره Word
برای ذخیره این کلمه، باید وارد شوید.
وارد شدن
جلد | \ ˈkə-vər \
سرپوشیده؛ پوشش\ ˈkəv-riŋ , ˈkə-və- \
تعریف پوشش (ورودی 1 از 2)
فعل متعدی
1a: محافظت از حمله
b(1): داشتن در محدوده اسلحه: COMMAND
کشتی ها مسیرهای بندر را پوشش می دادند.
(2): نگه داشتن سلاح گرم در محدوده برد
این معاون کلانتری را که در حال دستگیری مظنون بود، پوشش داد.
ج (1): تأمین هزینه حفاظت یا امنیت برای: بیمه
سیاستی که مسافر را در انواع حوادث تحت پوشش قرار می دهد
(2): برای تأمین حفاظت در برابر یا جبران خسارت (به مفهوم جبران خسارت 2 مراجعه کنید).
سیاستی که خسارت ناشی از آتش سوزی را پوشش می دهد
د(1): نگهبانی (حریف) به منظور جلوگیری از بازی
یک مدافع خط اختصاص داده شده برای پوشش انتهای تنگ
(2): قرار گرفتن در موقعیتی برای دریافت پرتاب به (پایه در بیسبال)
ایستگاه کوتاه دوم را پوشش می داد.
ه (1): تأمین (تقاضا یا هزینه) از طریق ذخیره یا سپرده
موجودی شما برای پوشش چک کافی نیست.
(2): به ویژه با گشت زنی، کنترل را حفظ کنید
پلیس موتور سیکلت که بزرگراه ها را پوشش می دهد
(3): با تدبیر یا مصلحت محافظت کردن
2a: پنهان ماندن از دید یا دانش: پنهان کردن
سرپوش گذاشتن بر یک رسوایی
ب: دراز کشیدن: ENVELOP
پتویی که پاهایش را پوشانده است
3: گذاشتن یا پهن کردن چیزی روی : OVERLAY
بستر بذر را با کاه بپوشانید.
4الف: پخش شدن
برف تپه ها را پوشانده بود.
ب: ظاهر شدن اینجا و آنجا در سطح
منطقه ای پوشیده از دریاچه ها
5: قرار دادن یا قرار دادن پوشش یا پوشش روی
در قابلمه را بپوشانید.
6 الف: معاشرت با (حیوان ماده)
اسب مادیان را می پوشاند
ب: نشستن و جوجه کشی (تخم مرغ)
7: سرمایه گذاری با مقدار زیاد یا بیش از حد چیزی
خود را با شکوه پوشانده بود
8: برای بازی کردن یک کارت با رتبه بالاتر (کارتی که قبلا بازی کرده اید)
9: داشتن وسعت کافی برای گنجاندن یا در نظر گرفتن
امتحانی که یک سال کار کامل را پوشش می دهد
10: برای مقابله با: درمان
مطالب ارائه شده در فصل اول
۱۱ الف: قلمرو یا حوزه فعالیت خود را داشته باشد
یک نماینده فروش کل ایالت را پوشش می دهد.
ب: گزارش اخبار در مورد
خبرنگارانی که این کمپین را پوشش می دهند
12: عبور از : TRAVERSE
کوهنوردان آن روز 12 مایل را طی کردند.
13: برای پرداخت هزینه
پوشش هزینه ها
14: قرار دادن سهام خود در خطر برابر در یک شرط
15: خرید اوراق بهادار یا کالا برای تحویل در مقابل (فروش کوتاه مدت قبلی)
16: ضبط یا اجرای کاور (آهنگ)
فعل لازم
1: پنهان کردن چیزی غیرقانونی، قابل سرزنش یا شرم آور از اطلاع - که معمولاً با تا
پوشاندن یک همکار بی دقت
2: در زمان غیبت به عنوان جانشین یا جایگزین عمل کند
یک پوشش ایستاده برای یک ستاره آسیب دیده
رد پای خود را بپوشان
: برای پنهان کردن آثار به منظور فرار از تعقیب کنندگان یا فرار از شناسایی
زمین را بپوشانید یا زمین را بپوشانید
: پرداختن به موضوع یا تکلیف به شیوه ای خاص
کتاب جدید زمینه های زیادی را پوشش می دهد.
اسم پوششی، اغلب اسنادی
تعریف پوشش (ورودی 2 از 2)
1: چیزی که محافظت می کند، پناه می دهد یا نگهبان می دهد: مانند
الف: پناهگاه طبیعی برای حیوانات
همچنین: عواملی که چنین سرپناهی را فراهم می کند
ب (1): موقعیت یا موقعیتی که از آتش دشمن محافظت می کند
(2): حفاظت ارائه شده توسط هواپیماها در حمایت تاکتیکی از یک عملیات نظامی
cBritish: COVERAGE sense 1a
2: چیزی که بر روی یا در مورد چیز دیگری قرار می گیرد:
الف: درپوش، بالا
ب: صحافی یا جلد کتاب یا قسمت مشابه مجله
همچنین: جلو یا پشت چنین صحافی
ج: روکش یا لایه بیرونی مخصوصاً برای محافظت
یک روکش تشک
د: سفره و سایر لوازم میز
e: هزینه پوشش
f: سقف
ز: پارچه ای که روی تخت برای گرما یا تزئین استفاده می شود - معمولاً به صورت جمع استفاده می شود
دراز کشیده زیر پوشش
ح: چیزی (مانند پوشش گیاهی یا برف) که زمین را می پوشاند
ط: حدی که ابرها آسمان را پوشانده اند
3 الف: چیزی که پنهان یا مبهم کند
تحت پوشش تاریکی
ب: دستگاه پوشاننده: PRETEXT
این پروژه پوششی برای عملیات اطلاعاتی بود.
4: یک پاکت یا لفاف برای پست
5: کسی که در غیبت جایگزین دیگری می کند
6: ضبط یا اجرای آهنگی که قبلاً توسط اجراکننده دیگری ضبط شده است
- ۰۰/۱۲/۱۹