خرید فالوور ارزان و واقعی اینستاگرام

خرید فالوور ارزان و واقعی اینستاگرام کاملا فعال و شبکه های اجتماعی

خرید فالوور ارزان و واقعی اینستاگرام کاملا فعال و شبکه های اجتماعی

سایت فوق العاده پربازدید برای فروش اینستاگرام و کامنت و لایک کاملا فعال و واقعی ایرانی

محافظت از حمله

پنجشنبه, ۱۹ اسفند ۱۴۰۰، ۰۳:۴۰ ب.ظ

بیش از فعل
ذخیره Word
برای ذخیره این کلمه، باید وارد شوید.

وارد شدن
جلد | \ ˈkə-vər \
سرپوشیده؛ پوشش\ ˈkəv-​riŋ , ˈkə-​və-​ \
تعریف پوشش (ورودی 1 از 2)
فعل متعدی

1a: محافظت از حمله
b(1): داشتن در محدوده اسلحه: COMMAND
کشتی ها مسیرهای بندر را پوشش می دادند.
(2): نگه داشتن سلاح گرم در محدوده برد
این معاون کلانتری را که در حال دستگیری مظنون بود، پوشش داد.
ج (1): تأمین هزینه حفاظت یا امنیت برای: بیمه
سیاستی که مسافر را در انواع حوادث تحت پوشش قرار می دهد
(2): برای تأمین حفاظت در برابر یا جبران خسارت (به مفهوم جبران خسارت 2 مراجعه کنید).
سیاستی که خسارت ناشی از آتش سوزی را پوشش می دهد
د(1): نگهبانی (حریف) به منظور جلوگیری از بازی
یک مدافع خط اختصاص داده شده برای پوشش انتهای تنگ
(2): قرار گرفتن در موقعیتی برای دریافت پرتاب به (پایه در بیسبال)
ایستگاه کوتاه دوم را پوشش می داد.
ه (1): تأمین (تقاضا یا هزینه) از طریق ذخیره یا سپرده
موجودی شما برای پوشش چک کافی نیست.
(2): به ویژه با گشت زنی، کنترل را حفظ کنید
پلیس موتور سیکلت که بزرگراه ها را پوشش می دهد
(3): با تدبیر یا مصلحت محافظت کردن
2a: پنهان ماندن از دید یا دانش: پنهان کردن
سرپوش گذاشتن بر یک رسوایی
ب: دراز کشیدن: ENVELOP
پتویی که پاهایش را پوشانده است
3: گذاشتن یا پهن کردن چیزی روی : OVERLAY
بستر بذر را با کاه بپوشانید.
4الف: پخش شدن
برف تپه ها را پوشانده بود.
ب: ظاهر شدن اینجا و آنجا در سطح
منطقه ای پوشیده از دریاچه ها
5: قرار دادن یا قرار دادن پوشش یا پوشش روی
در قابلمه را بپوشانید.
6 الف: معاشرت با (حیوان ماده)
اسب مادیان را می پوشاند
ب: نشستن و جوجه کشی (تخم مرغ)
7: سرمایه گذاری با مقدار زیاد یا بیش از حد چیزی
خود را با شکوه پوشانده بود
8: برای بازی کردن یک کارت با رتبه بالاتر (کارتی که قبلا بازی کرده اید)
9: داشتن وسعت کافی برای گنجاندن یا در نظر گرفتن
امتحانی که یک سال کار کامل را پوشش می دهد
10: برای مقابله با: درمان
مطالب ارائه شده در فصل اول
۱۱ الف: قلمرو یا حوزه فعالیت خود را داشته باشد
یک نماینده فروش کل ایالت را پوشش می دهد.
ب: گزارش اخبار در مورد
خبرنگارانی که این کمپین را پوشش می دهند
12: عبور از : TRAVERSE
کوهنوردان آن روز 12 مایل را طی کردند.
13: برای پرداخت هزینه
پوشش هزینه ها
14: قرار دادن سهام خود در خطر برابر در یک شرط
15: خرید اوراق بهادار یا کالا برای تحویل در مقابل (فروش کوتاه مدت قبلی)
16: ضبط یا اجرای کاور (آهنگ)
فعل لازم

1: پنهان کردن چیزی غیرقانونی، قابل سرزنش یا شرم آور از اطلاع - که معمولاً با تا
پوشاندن یک همکار بی دقت
2: در زمان غیبت به عنوان جانشین یا جایگزین عمل کند
یک پوشش ایستاده برای یک ستاره آسیب دیده
رد پای خود را بپوشان
: برای پنهان کردن آثار به منظور فرار از تعقیب کنندگان یا فرار از شناسایی
زمین را بپوشانید یا زمین را بپوشانید
: پرداختن به موضوع یا تکلیف به شیوه ای خاص
کتاب جدید زمینه های زیادی را پوشش می دهد.
اسم پوششی، اغلب اسنادی
تعریف پوشش (ورودی 2 از 2)
1: چیزی که محافظت می کند، پناه می دهد یا نگهبان می دهد: مانند
الف: پناهگاه طبیعی برای حیوانات
همچنین: عواملی که چنین سرپناهی را فراهم می کند
ب (1): موقعیت یا موقعیتی که از آتش دشمن محافظت می کند
(2): حفاظت ارائه شده توسط هواپیماها در حمایت تاکتیکی از یک عملیات نظامی
cBritish: COVERAGE sense 1a
2: چیزی که بر روی یا در مورد چیز دیگری قرار می گیرد:
الف: درپوش، بالا
ب: صحافی یا جلد کتاب یا قسمت مشابه مجله
همچنین: جلو یا پشت چنین صحافی
ج: روکش یا لایه بیرونی مخصوصاً برای محافظت
یک روکش تشک
د: سفره و سایر لوازم میز
e: هزینه پوشش
f: سقف
ز: پارچه ای که روی تخت برای گرما یا تزئین استفاده می شود - معمولاً به صورت جمع استفاده می شود
دراز کشیده زیر پوشش
ح: چیزی (مانند پوشش گیاهی یا برف) که زمین را می پوشاند
ط: حدی که ابرها آسمان را پوشانده اند
3 الف: چیزی که پنهان یا مبهم کند
تحت پوشش تاریکی
ب: دستگاه پوشاننده: PRETEXT
این پروژه پوششی برای عملیات اطلاعاتی بود.
4: یک پاکت یا لفاف برای پست
5: کسی که در غیبت جایگزین دیگری می کند
6: ضبط یا اجرای آهنگی که قبلاً توسط اجراکننده دیگری ضبط شده است

  • یاسر گودرزی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی