مسیر من برای صدور گواهینامه شورای ملی بسیار پراهمیت بوده است ، زیرا من تا 43 سالگی کار تدریس خود را شروع نکردم. هنگامی که من جوان و دانشکده بودم ، من از کاری که می خواستم در زندگی ام انجام دهم مطمئن نبودم ، اما می دانستم که نمی خواهم معلم شوم. من از طریقی از مدرسین آمده ام و یقین داشتم که مسلماً مسیر برای من نبود. من ازدواج کردم ، در حالی که او مدرک حقوقی گرفت ، از شوهرم حمایت کردم ، سپس به بزرگ کردن سه دختر جوان ما متمرکز شد. وقتی همه آنها وارد مدرسه شدند ، من معلم جایگزینی شدم تا بتوانم در مدارس آنها کار کنم و درآمد خود را تکمیل کنم. در این مدت ، من گاهی به عنوان جایگزین یک مدرسه راهنمایی P.E. معلم (که حداقل سی سال در مدرسه تدریس کرده بود). از روی میز کار ، که به صورت دستمال به رنگ سبز روی کارت ویزیت قرار می گرفت ، یک یادداشت برای خودش بود که اهمیت او را در زندگی دانشجویانش یادآوری می کرد. در این یادداشت آمده است: "شما ممکن است مهمترین شخصی باشید که دانش آموزان امروز می بینید ، و این ممکن است به هیچ وجه هیچ ارتباطی با موضوع شما نداشته باشد." این در حالی نبود که من واقعاً در کلاس درس بودم که احساس کردم تدریس وجود دارد. منظور من این بود که انجام دهم ، و آن - مانند آن PE معلم - من می توانم برای دانش آموزان تفاوت ایجاد کنم.
من به مدرسه بازگشتم ، مدرک تحصیلات تکمیلی و گواهینامه معلم را کسب کردم و تدریس را در مقطع راهنمایی شروع کردم. من تمام انرژی های خود را برای تبدیل شدن به بهترین معلم برای دانش آموزانم پرتاب کردم و به دنبال هر فرصتی برای پیشرفت حرفه ای بودم. در 10 سال ، من در آموزش انگلیسی به عنوان زبان دوم (TESOL) ، سواد رایانه ، و آموزش با استعداد و با استعداد (GATE) تأییدهای اضافی کسب کردم. پس از هفت سال تدریس زبان انگلیسی در مقطع راهنمایی ، من در تدریس خود نسبتاً گله مند بودم. برای به چالش کشیدن خودم ، به سطح ابتدایی رفتم و شروع به تدریس در تمام زمینه های محتوا کردم. سه سال بعد ، من در برنامه درسی که تدریس می کردم احساس جامد کردم و شروع کردم به دنبال راه های دیگری برای کشش خودم به عنوان یک مربی. در این زمان بود که من به دنبال صدور مجوز هیئت مدیره ملی علاقه مند شدم.
در اوایل کارم ، من به طور خلاصه گواهی نامه شورای ملی را کاوش کرده ام و از طرف مدیرم گفته شده بود که "این واقعاً گران است و واقعاً ارزش آن را ندارد." اکنون می دانم که او نمی توانست اشتباه بیشتری کند. آیا صدور گواهینامه شورای ملی گران است؟ آره. ارزششو داره؟ کاملا.
صدور گواهینامه شورای ملی مهمترین و دشوارترین پیشرفت حرفه ای در حرفه من بوده است ، زیرا این مربوط به کاری بود که من به عنوان معلم انجام می دهم ، چرا من این کار را می کنم ، و چه کسی این کار را انجام می دهم. فرآیند صدور گواهینامه مرا مجبور به تأمل و تجزیه و تحلیل در مورد کارهایی کرد که در کلاس ام انجام دادم. من چقدر خوب دانش آموزانم و خانواده هایشان را می شناختم؟ من چه چیزی تدریس می کردم؟ چرا من تدریس می کردم؟ آیا دانش آموزان یاد می گرفتند؟ چگونه می توانم آن را با اطمینان بدانم؟ آیا من واقعاً معلم برجسته ای بودم؟
پنج گزاره اصلی و معماری تدریس انجام شده به عنوان راهنما ثابت من به عنوان کار و تلاش کردم - از طریق هر یک از چهار مؤلفه. من خوش شانس بودم که دو همکار نزدیک در طول مراحل صدور گواهینامه با من کار کردند. اگر یک توصیه من به نامزدهای جدید ارائه دهم ، این چنین خواهد بود - سعی نکنید به تنهایی مراحل صدور مجوز شورای ملی را طی کنید. ما به گروهی پیوستیم که ما را از طریق تدارکات پروسه صدور گواهینامه راهنمایی می کند. ما به عنوان نامزدها ، ما ایده ها ، موفقیت ها و مبارزات را با هم به اشتراک گذاشتیم. ما در لحظات دشوار وقتی فکر می کردیم که نمی توانیم زمان ، انرژی یا منابع لازم را برای تکمیل مؤلفه ها بدست آوریم ، از یکدیگر حمایت کردیم. وقتی نوبت به صدور گواهینامه رسیده است ، جشن گرفتیم که دو نفر از ما موفق به اخذ مجوز شدند و در مورد کاندیدای سوم تجمع کردیم که روند صدور گواهینامه به سال آینده ادامه خواهد یافت.
دستیابی به مجوز هیئت مدیره ملی برای من بسیار مهم است زیرا این کاری است که من برای تبدیل شدن به یک معلم بهتر ، انجام دادم. من معتقدم که معلمان می توانند تغییری در زندگی کودکان ایجاد کنند. اگر این حرف را باور نمی کردم ، احتمالاً در جای دیگر به دنبال شغل با درآمد بالاتر و با تقاضای کمتری خواهم گشت. من معتقدم که وظیفه من به عنوان معلم فقط آموزش دانش آموزان به محتوای نیست بلکه تأثیر مثبتی در زندگی آنها دارد. حتی اگر دانشجویی به اختلال در عملکرد خانه خود برود ، همیشه باید این را بداند که - وقتی وارد کلاس من می شوند - در یک محیط یادگیری ایمن و پشتیبان هستند. مهم نیست که روز من چقدر وحشتناک بوده است ، من همیشه باید آنچه را که در آن کارت ویزیت بر سر آن P.E نوشته شده بود به خاطر بسپارم. میز معلم: "شما ممکن است مهمترین فردی باشید که دانش آموزان امروز می بینید ، و این ممکن است اصلاً هیچ ارتباطی با موضوع شما نداشته باشد." تحقیقات نشان داد که کودکان پرخطر که در بزرگسالان انعطاف پذیر می شوند حداقل در یک سالهای اولیه حداقل یک نفر داشتند که آنها را بدون قید و شرط پذیرفت. تبدیل شدن به یک معلم دارای مجوز هیئت مدیره ملی به من کمک کرده است که آن شخص برای دانش آموزانم باشم.
منبع مطلب: http://www.nationalboardinstitute.com/why-i-chose-to-pursue-national-board-certification/
